گفتگوی تفصیلی؛
تأمین مالی پاشنه آشیل صنایع کوچک است
به گزارش شاپ کار، مدیرعامل صندوق ضمانت سرمایه گذاری صنایع کوچک ضمن اشاره به این که صدور ضمانت نامه جایگزینی برای وثیقه، جهت دریافت تسهیلات است اظهار داشت: الان تأمین مالی تبدیل به اصلی ترین مشکل واحدهای صنعتی شده است.
به گزارش شاپ کار به نقل از مهر، یکی از مهم ترین مشکلات صنایع خصوصاً صنایع کوچک در کشور مباحث مربوط به تأمین مالی و سرمایه در گردش است؛ این چالش خصوصاً در سالیان اخیر پررنگ تر شده و واحدهای صنعتی را بعضاً تا مرز تعطیلی هم کشانده است؛ این در حالیست که اغلب این صنایع توانی برای تودیع وثیقه جهت دریافت تسهیلات هم ندارند.
با توجه به اهمیت موضوع، طی گفتگویی تفصیلی با محمد حسین مقیسه، مدیر عامل صندوق ضمانت سرمایه گذاری صنایع کوچک ضمن مرور مشکلات تأمین مالی تولید، نحوه حمایت دولت از این بخش را مورد بررسی قرار داده ایم که در ادامه می آید.
آقای مقیسه لطفاً در ابتدا توضیح مختصری در مورد صندوق ضمانت سرمایه گذاری صنایع کوچک بفرمائید.
مقیسه: مبحث این است که برای تشکیل یک جایی مانند صندوق ضمانت سرمایه گذاری صنایع کوچک، همه چیز از شکاف تأمین مالی آغاز شد. اگر بخواهم راجع به شکاف های تأمین مالی صحبت کنم گفته می شود در کشورهای درحال توسعه بیش از ۵ تا ۶ هزار میلیارد دلار شکاف تأمین مالی وجود دارد.
منظور از شکاف تأمین مالی هم گپ بین نیاز واقعی بنگاه های اقتصادی برای تأمین مالی و آن واقعیتی که وجود دارد، است. علل زیادی برای ایجاد این شکاف تأمین مالی وجود دارد. یکی این است که در خیلی از کشورها منابع کم است اما در بسیاری از کشورها هم همچون کشور ما -البته اگر این یکی دو سال را فاکتور بگیریم که شرایط نظام بانکی یک مقدار سخت شده است- در نظام مالی و اعتباری پول کم نداشتیم، اما شرایط بنگاه های اقتصادی مخصوصاً بنگاه های اقتصاد خرد و کوچک به شکلی بوده که ارتباط بین بنگاه و تأمین کننده مالی که عموماً نظام بانکی است این ارتباط شکل نمی گرفته و برقرار نمی شده است که عامل اصل این اتفاق هم مربوط به وثایق می شود؛ یعنی اگر بخواهیم بحث را خلاصه نماییم این است که واحدهای صنعتی کوچک ما وقتی می خواهند تأمین مالی باشند وثایق مورد نیاز نظام بانکی را برمبنای چارچوب آن نمی توانند تأمین بکنند.
بنابراین صندوق را به وجود آوردند. البته این مدل، مدلی است که در طول دهه ها است که در دنیا کار می کند و هر صندوقی برمبنای تخصص و همینطور نگاه حمایتی که دارد و قسمتی از دولت دارد کمکش می کند این شکاف را با صدور ضمانت نامه پر می کند؛ به این معنا که این ضمانت نامه دارد جایگزین آن وثایقی می شود که صاحبان صنایع کوچک نمی توانند آنرا تهیه کنند. بدین سبب ما به وجود آمده ایم که تلاش بکنیم که این شکاف تأمین مالی پر بشود. در ایران اتفاقی که افتاده برای صندوق ضمانت سرمایه گذاری صنایع کوچک این است که هم قانون و هم اساسنامه ما به صراحت قید کرده که اولویت ما باید در مناطق کمتر برخوردار باشد؛ یعنی چنین نگاهی هم از روز اول بوده که احیانا آنهایی که در مرکز و نزدیک مرکز هستند مسائلشان را با نظام مالی و بانکی تا حد خیلی زیادی حل خواهند کرد. البته هر چه دور افتاده تر از مرکز باشند خب طبیعتاً مسائل و مشکلاتشان بیشتر است.
بنابراین ما یک مؤسسه حمایتی و توسعه ای هستیم که کمک بکنیم تا این واحدهای صنعتی کوچک قوام پیدا بکنند و تولیدشان شکل بگیرد، سامان بگیرد و هم بتوانند اشتغال داشته باشند و هم افزایش ظرفیت تولید داشته باشند. این کلیاتی بود که تحت عنوان معرفی اشاره کردم.
به چه صنعتی می گوئیم صنایع کوچک و چالش اصلی این صنایع چیست؟
یک توضیح کوتاه دارد و آن این است که در قانون تأسیس صندوق که مصوب مجلس است صنایع کوچک تعریف شده و ما هم اجبار داریم که به این تعریف پایبند باشیم. ما بواسطه ماده واحده تأسیس شده ایم و یک تبصره هم ذیل آن صنایع کوچک را تعریف کرده است.
بر همین اساس، صنایع کوچک به صنایعی اطلاق می شوند که زیر ۵۰ نفر نیروی انسانی در آنها مشغول به فعالیت باشند و البته این از نظر تخصصی خیلی مساله و مشکل دارد و اصلاً این ملاک، ملاک صحیحی نیست. منتهی ما سال ۱۳۸۳ تأسیس شدیم و شاید در تاریخ آن روز این تعریف می توانسته پاسخگو باشد ولی خب هم اکنون ما می دانیم شرکت های تولیدی مخصوصاً آنهایی که آی تی محور هستند و یا در حوزه ی تکنولوژی ها فعالیت می نمایند ممکنست با ۱۰-۱۵ نفر نیروی انسانی متخصص بتوانند حجم زیادی از کارهای اقتصادی را داشته باشند. البته در ایران هم مرکز آمار می گوید مثلا زیر ۱۰۰ نفر صنایع کوچک هستند، بانک مرکزی ممکنست یک تعریف دیگری داشته باشند. چون آنها یک مقدار حرفه ای نگاه می کنند ولی ما چون اجبار قانونی داریم ما می گوئیم همین ۵۰ نفر برای کسانی که می خواهند از خدمات ما استفاده بکنند، کفایت می کند.
در دنیا هم تلفیقی از نیروی انسانی، سرمایه مجموعه و همینطور گردش مالی که ایجاد می شود یا فروشی که اتفاق می افتد تمام اینها را با فرمول های هر کشوری برای خودش یک جمع و تفریق می کند و در نهایت یک تعریفی از صنایع کوچک عرضه می دهند، هر چند که همه جا نیروی انسانی رکن اصلی تعاریف است. منتهی یک جایی در اقتصادی مثل آمریکا، زیر ۲۵۰ نفر را می گویند صنایع کوچک؛ یعنی چنین تعاریفی برایشان حاکم است. چون صنایع بزرگ آنها خیلی بزرگ هستند و طبیعتاً اعداد، اعداد چند هزار تایی است ولی عجالتاً ما هم اکنون در صندوق مان زیر ۵۰ نفر را صنایع کوچک می دانیم.
بر همین اساس هم بیش از ۹۰ هزار واحد صنعتی کوچک در ایران داریم که اگر در یک فضای خوشبینانه فکر بکنیم بین ۷۰ تا ۸۰ درصد این واحدها فعال و نیمه فعال می باشند. بدین سبب حدود ۵۰ هزار واحد صنعتی کوچک هم اکنون دارند کار می کنند. بخش قابل توجهی از این واحدهای صنعتی هم ما بخواهیم یا نخواهیم احتیاج به تأمین مالی دارند.
الان چالش اصلی واحدهای صنعتی، بحث نبود منابع مالی است.
مشکلات مربوط به تأمین مالی چقدر منجر به تعطیلی واحدها شده است؟
می توانم فقط بگویم خیلی زیاد. چون آمار خیلی مشخصی وجود ندارد. ضمن این که یک اتفاق دیگری که هم افتاده -که ممکنست در وضعیت فعلی اتفاق درستی باشد- این است که ما در گذشته بیش از ۵۰-۶۰ درصد ضمانت نامه هایی که صادر می کردیم برای طرح های زودبازده بود ولی هم اکنون اتفاقی که افتاده ۹۰ درصد تسهیلاتی که داده می شود مربوط به سرمایه در گردش است. این یک معنای ثانویه ای دارد و معنای ثانویه اش هم این است که سرمایه گذاری ثابت خیلی رونق ندارد. ممکنست البته از یک زاویه ای که نگاه بکنیم بگوییم در وضعیت فعلی مملکت و اقتصاد ما اگر هنرمند باشیم چه واحد صنعتی چه به عنوان دستگاه های متولی و حمایتگر، همین ظرفیت تولیدی که به وجود آمده ما بتوانیم سرمایه در گردش بدهیم که اینها ظرفیتشان را بالا ببرند؛ این هم قدم خیلی بزرگی است.
با توجه به این که بیش از ۵۰ نفر، جزو صنایع متوسط محسوب می شوند و صاحبان صنایع متوسط هم با مشکل تأمین مالی مواجهند، این بخش متولی خاصی برای عرضه حمایت های مالی دارد؟
خیر متأسفانه صنایع متوسط، متولی ندارد. ما یکی از اهدافی که در بلندمدت داریم دنبال می نماییم این است که اگر فضا فراهم بشود بتوانیم اصلاح قانون انجام بدهیم و بگوییم که صندوق ما برود صنایع کوچک و متوسط را تضمین بکند. منتهی آنجا نیازمند این هستیم که یکی دو اتفاق دیگر علاوه بر اصلاح قانون بیافتد و آن هم این است که باید منابع خیلی زیادی هم در اختیار ما قرار بگیرد چون طیف صنایع متوسط هم خیلی زیاد هستند و هم حجم نقدینگی خیلی زیادی را می طلبد. بدین سبب ما از نظر مالی هم باید تقویت بشویم و آن وقت قوانین و مقررات هم اصلاح بشود. ولی هم اکنون در وضعیت فعلی صنایع متوسط باید با همین فرمول های قواعد روزانه به نظام بانکی رجوع کنند.
البته صنایع بزرگ که اصلاً نیازی به این وثایق ندارند ولی واقعاً یک طیفی از صنایع متوسط نیازمند کمک های این چنینی هستند.
آقای مقیسه در مورد ضمانت نامه هایی که صادر می کنید؛ توضیح دهید. این ضمانت نامه ها به چه شکلی صادر می شوند؟
لیست بلندبالایی از مشکلات صنایع کوچک متأسفانه وجود دارد که یک بخش آن داخلی خود صنعت است و یک بخش هم بیرونی است. مثلا همچون موارد داخلی آن مسائل و مشکلاتی است که مربوط به آن حاکمیت شرکت یا نحوه مدیریت این شرکت ها هستند. بدین سبب که معمولا اینها تازه تأسیس هستند یا بچه هایی که تازه از دانشگاه فارغ التحصیل شده اند یا خانواده ها کنار هم جمع شده اند و یک فضای تولیدی یا اقتصادی را رقم زده اند اینها معمولا ممکنست یک طیف قابل توجه شأن در مسائل مدیریتی مشکل داشته باشند. اینها در مسائل مربوط به تحقیق و توسعه مساله دارند چون تحقیق و توسعه یک مقوله بسیار پرهزینه ای است که واحدهای صنعتی کوچک معمولا از پس آن بر نمی آیند و یک سری مسائل و شرایطی بر آنها حاکم است.
صندوق درست شده به جهت اینکه کمک بکند که تأمین مالی هم با شرایط بهتر و هم با سرعت بهتری اتفاق بیافتد. بدین سبب سنتی ترین و شاید اساسی ترین کاری که هر صندوق ضمانتی دارد انجام می دهد بحث ضمانت نامه هایی است که تحت عنوان ضمانت نامه های اعتباری ما می شناسیم. ضمانت نامه ای که جایگزین وثیقه واحد صنعتی یا بنگاه اقتصادی نزد نظام بانکی می شود.
یعنی صنایع دیگر وثیقه نمی گذارند؟
بله. دیگر نیازی به وثیقه نیست.
در قبال ضمانت نامه ای که صادر می کنید چه چیزی از صنایع می گیرید؟
سوال خیلی دقیق و درستی است. خب ما هم که مقرر است اینها را ضمانت نماییم ما هم یک ریسکی را می نماییم. قرار نیست که این ضمانت نامه های ما ریسک خیلی بالایی داشته باشند یا منابعی که متعلق به بیت المال یا دولت هستند با این تضمین ها از بین برند.
ما می گوئیم ما مدیریت ریسک را رعایت می نماییم منتهی این مدیریت ریسک را آمده ایم با چارچوب صنایع کوچک تعریف کرده ایم. به این معنا که صنعتگران کوچک ما عموماً دارای یک سری واحدهای تولیدی هستند که عموماً ممکنست اینها در شهرک های صنعتی باشند و زمین هایشان و محل کارگاه تولیدی شأن تا سالیان سال مثلا آن چیزی که تحت عنوان سند تک برگ می شناسند به این معنا وجود ندارد چون اینها را از شرکت شهرک ها معمولا قسطی خریداری می کنند.
نکته مهم تر این است که بانکها عموماً برای صنایع کوچک که رکوردهای اعتباری نزد نظام بانکی ندارند این مدل وثیقه ها را به عنوان وثیقه نمی پذیرند. یعنی این بانکها مسائل مطلوب تری را از اینها طلب می کنند و این فاصله اینجا اتفاق می افتد. یعنی اینها آدم های نداری نیستند بلکه دارایی و سرمایه شأن را تبدیل به یک واحد صنعتی کرده اند و آن واحد صنعتی مورد قبول نظام بانکی نیست. بدین سبب ما محل اجرای طرح اینها را در رهن خودمان می گیریم و به این شکل ما هم وثیقه می گیریم. منتهی وثیقه ما وثیقه ای است که برای واحد صنعتی سهل الوصول است و آنرا در رهن می گیریم و به پشتوانه این رهنی که صورت گرفت ضمانت نامه ها را صادر می نماییم که صاحبان صنایع بروند تسهیلاتشان را بگیرند. البته در کنار آن ما مشتریانمان را اعتبارسنجی می نماییم و برمبنای رتبه اعتباری، تلفیقی از محل اجرای طرح و چک و سفته از آنها دریافت می نماییم.
چگونه این رتبه اعتباری تعیین می شود؟
رتبه اعتباری ما حدود ۲۰ تا ۳۰ شاخص دارد. از نحوه فعالیت، نحوه مدیریت، فروش هایی که داشته اند، نوع کالایی که دارند تولید می کنند، تکنولوژی کالای تولید شده و… همچون شاخص هاست. در نهایت خروجی آنرا تحت عنوان رتبه اعتباری برای هر مشتری در می آوریم. آن رتبه اعتباری تعیین می کند ما با چه شرایطی این ضمانت ها را بدهیم.
ما مشتریان را با رتبه اعتباری A و B و کاملا با چک و سفته مدیران داریم تا مبلغ ۵ میلیارد تومان آنها را ضمانت می نماییم که بروند از نظام بانکی تسهیلات دریافت بکنند. بدین سبب ما نخستین محصولی را که می دهیم، ضمانت نامه اعتباری است. منتهی همین جا هم یک سری اولویت بندی داریم؛ مثلا در دو، سه سال قبل اگر صنعتگری در عرصه شرکت های دانش بنیان طبقه بندی شده باشد ما کلاً اینها را یک رتبه می آوریم بالاتر؛ بدین سبب که بتوانیم با وثایق آسان تری این ضمانت نامه ها را در اختیار آنها قرار بدهیم تا تأمین مالی شوند.
توضیح دقیق تر می دهید که بر طبق این رتبه بندی، چه افرادی برای دریافت ضمانت نامه فاقد صلاحیت شناخته می شوند؟
ما مشتریان را با این شاخص ها اعتبارسنجی می نماییم اگر رتبه اعتباری A-B داشته باشند می گوئیم اعضای هیئت مدیره سفته ها و چک ها امضا بکنند حتی اگر شخص باشد ما می گوئیم چون شما یک نفر هستید و هیئت مدیره ندارید برو یک ضامن بیار که ما کار شما را انجام بدهیم. رتبه ها اعتباری A-B-C-D-E-F هستند. بدین سبب هر چه به سمت رتبه F پیش برویم به آنها ضمانت نامه اعتباری نمی دهیم.
دلیل آن هم این است که می دانیم که هم خودش را گرفتار می کند و هم ما را گرفتار می کند. پول ما هم پول دولت و بالاخره باید از او بگیریم. این پول نابود شده پس از همه تفاهماتی که انجام می دهیم و مذاکراتی که می نماییم اگر این پول از بین رفته باشد خب ما مجبوریم اقدام حقوقی و قانونی بکنیم. چون بوده اند و هستند مشتریانی که در گذشته گرفتند و این اتفاق افتاده و البته خودشان هم بیشتر صدمه می بینند. بدین سبب به رتبه اعتباری F ضمانت نامه نمی دهیم و می گویم چون شما این اوضاع مالی، مدیریتی تان خراب است که نمی توانیم این کار را انجام بدهیم. منتهی بقیه را با این ترکیب سفته و محل اجرای این طرح، اگر این وثایق مورد قبول ایشان هم باشد و بتواند اینها را تأمین بکند ما می توانیم ضمانت نامه بدهیم.
بنابراین بالای ۷۰ درصد مشتریانی که می آیند از ما ضمانت نامه می توانند بگیرند، کارمزدمان هم یک تخفیفاتی به آن می خورد یک اتفاقاتی می افتد و می توانند این ضمانت نامه را دریافت بکنند.
سرمایه صندوق چقدر است؟
سرمایه ما از ۵۰ میلیارد تومان شروع شده و به تدریج اضافه شده منتهی در سال قبل ما توانستیم یکی، دو تا افزایش سرمایه خیلی خوب بگیرم و شاید ۵۰ درصد این افزایش سرمایه مربوط به سال قبل بوده است؛ بدین سبب اکنون سرمایه صندوق ۳۰۰ میلیارد تومان است. بر طبق این ظرفیت تا یک هزار و ۸۰۰ میلیارد تومان می توانیم ضمانت بکنیم.
امسال هم وزارت صمت درحال کوشش برای افزایش سرمایه صندوق است.
توجه کنید از این مدل صندوق ها در اغلب کشورها وجود دارد؛ به عنوان نمونه صندوق مشابه ما در کره جنوبی ۴.۷ میلیارد دلار سرمایه دارد اما نزدیک به ۵۰ میلیارد دلار ضمانت نامه صادر کرده اند.
چقدر افزایش می یابد؟
به نظر می رسد حدود ۱۰۰ میلیارد تومان دیگر به ما بدهند و سرمایه صندوق به ۴۰۰ میلیارد تومان برسد.
تاکنون چند فقره ضمانت نامه صادر شده است؟
از تأسیس صندوق تا هم اکنون نزدیک به حدود ۲ هزار و ۵۰۰ ضمانت نامه صادر کردیم منتهی یک قسمتی از اینها تسویه شدند، یک قسمتی از اینها خسارتی شدند و ضمانت نامه شأن باطل شده است که بعداً برگشتند. ولی آن چیزی که جاری و باقی مانده حدود ۵۱۸ فقره است.
از سویی دیگر میزان صدور ضمانت نامه سال قبل ۱۴۰ درصد افزایش پیدا کرد. سال جاری هم برنامه ریزی کردیم که بتوانیم نسبت به سال قبل حداقل صد درصد رشد در صدور ضمانت نامه داشته باشیم.
این ضمانت نامه های جاری مربوط به چه بازه زمانی است؟
ضمانت نامه جاری معمولا برای یکی دو سال قبل است. ضمانت نامه چون صادر و تسویه می شود معمولا یک ساله، دو ساله است. مخصوصاً در وضعیت فعلی که بیشتر به سمت و سوی تأمین مالی سرمایه در گردش دارد حرکت می کند حدود ۵۱۸ فقره ضمانت نامه جاری داریم که برای نظام بانکی صادر شده که ارزش آن هم حدود ۱۰ هزار میلیاردریال است.
این یک مدل ضمانت نامه ای است که ما داریم صادر می نماییم و همچنین برای شرکت های دانش بنیان و البته شرکت هایی که محصولاتشان صادراتی است امتیازات ویژه ای برای آنها قائل هستیم. یعنی اینها را یک رتبه می آوریم پایین تر.
نرخ سودشان چقدر است؟
چون ما صادر کننده ضمانت هستیم تسهیلات را ما پرداخت نمی نماییم. ما اصلاً ورود به نرخ سود نداریم.
در صدور ضمانت نامه ها و تخصیص تسهیلات، دانش بنیان ها تفاوتی با باقی صنایع دارند؟
پارسال یک مبلغی را تا حدود نزدیک به ۱۰۰ میلیارد تومان توانستیم تجهیز در نظام بانکی نماییم و از این طریق کمک کردیم که یارانه سود با ابزارها و مدل هایی که خودمان داریم پرداخت گردد که ۴ درصد زیر نرخ رایج نظام بانکی است. بدین سبب در سال قبل این نرخ چیزی حدود ۱۴ درصد بود. از بهمن ماه که نرخ آمده مثلا روی ۲۲، ۲۳ درصد طبیعتاً با ۱۷-۱۸ درصد این شرکت های دانش بنیان صرفا می توانند از این تسهیلاتی که ما تجهیز کردیم، استفاده بکنند.
پس نرخ یارانه سود از ۱۴ به حدود ۱۸ درصد بالا رفته است؟
دقت کنید که ما این اجازه را داریم که حدود ۴ درصد یارانه بدهیم. البته اگر نرخ سود تسهیلات بشود ۱۲ درصد، ما ۴ درصد می دهیم و فعال اقتصادی می رود با ۸ درصد تسهیلات می گیرد. اگر بشود ۲۵ درصد باردیگر ما یارانه ۴ درصدی می دهیم تا اینها با نرخ ۲۱ درصد تسهیلات بگیرند. هم اکنون چون نرخ سود حدود ۲۳ درصد است نرخی که اینها می توانند تأمین مالی بکنند بین ۱۸ تا ۱۹ است.
در واقع قسمتی از سود بانکی را شما به عنوان یارانه می پردازید؟
بله، این یارانه سود است چونکه قسمتی از سود را ما داریم یارانه می دهیم.
آقای مقیسه در مورد سایر ضمانت نامه ها هم توضیح بفرمائید.
فعالین اقتصادی مثلا می خواهند بروند یک سری پروژه اجرا بکنند که اگر در تعریف صنایع کوچک باشد، کارفرما از اینها ضمانت نامه حسن انجام کار پیش پرداخت و شرکت در مناقصه می خواهد. مثلا اگر یک کسی بخواهد این سالن را به همین شکل تجهیز بکند اول یک پیش پرداختی می خواهند که ما به عنوان کارفرما بایستی از آنها ضمانت نامه طلب بکنیم.
این مدل ضمانت نامه ها که برای اجرای قراردادها خیلی هم مهم می باشد، آنها را تحت عنوان ضمانت نامه پیمانکاری می شناسیم و ضمانت نامه های قراردادی هستند که شرایط خیلی آسان تری در صندوق ما دارد. به این شکل است که حدودا ما برای همه فعالین اقتصادی -البته صنایع مشمول تعریف صنایع کوچک- در همه گروههای اعتباری می توانیم این ضمانت نامه ها را با چک و سفته به آنها بدهیم.
ولی عجالتاً آنها چون شرایط متفاوتی دارند ما برای ضمانت نامه های پیمانکاری حدودا از مشتری حتی محل اجرای طرح را هم نداریم. ضمن این که استانداردی که وجود دارد هم در ایران و هم در بقیه جاهای دنیا، نظام های مالی اعتباری وقتی می خواهند ضمانت نامه پیمانکاری را صادر بکنند متناسب با نوع ضمانت نامه با نوع مشتری معمولا یک بخشی تحت عنوان ودیعه یا سپرده اولیه می گیرند یعنی اگر مثلا یک کسی می خواهد یک میلیارد تومان ضمانت نامه شرکت در مناقصه بگیرد که برود یک مناقصه ای را شرکت بکند که بعد تولیداتش را آنجا مستقر بکند یا کاری که دارد بتواند اجرایی بکند معمولا ممکنست تا ۱۰ درصد بگویند شما باید ابتدا سپرده بگذارید. یعنی مثلا ۱۰۰ میلیون تومان آن باید تا آخر دوره آنجا سپرده باشد. ما این مدل ضمانت نامه ها را در صندوق مان صادر می نماییم علاوه بر این که با چک و سفته این کار را انجام می دهیم این سپرده ها را هم از آنها نمی گیریم چون صنایع کوچک نیازمند منابع مالی هستند و باردیگر اگر قرار باشد قسمتی از آنرا پیش ما بگذارند این نقض غرض می شود.
اتفاق بعدی که می افتد ما حدودا ۵۰ درصد نرخ کارمزد را هم به این مدل ضمانت نامه ها تخفیف می دهیم حدودا ۵۰ درصد نرخ کارمزد را هم به این مدل ضمانت نامه ها تخفیف می دهیم. یعنی اگر میانگین نرخ کارمزد سود ضمانت نامه پیمانکاری حدود ۱.۵ درصد باشد در نظام مالی اعتباری داخلی ما، حدودا این را بین ۷ تا ۸ دهم درصد می گیریم و یک مدل ضمانت نامه صادر می نماییم و در اختیار مشتریان قرار می دهیم. این ضمانت نامه شرایط ویژه ای دارد که صنایع کوچکی که نیازمند ضمانت نامه پیمانکاری هستند اخیراً با گسترش فعالیت ها و اطلاع رسانی ما استقبال خوبی از آن کرده اند، چون حدودا با شرایط خیلی آسانی این مدل ضمانت نامه ها صادر می شود و در اختیارشان قرار می گیرد.
سقف ضمانت نامه ها چقدر است؟
برای تعیین سقف احتیاج به مصوبه مجمع داریم و کلاً سقف ضمانت نامه هایی که صادر می نماییم ۵ میلیارد تومان است. شامل دانش بنیان یا غیر از دانش بنیان.
منتهی ضمانت نامه های پیمانکاری را مجوز گرفته ایم برای همه تا مبلغ دو برابر این را صادر می نماییم. یعنی اگر کسی ضمانت نامه پیمانکاری بخواهد ما اجازه داریم تا ۱۰ میلیارد تومان ضمانت نامه پیمانکاری هم به او بدهیم علاوه بر آن ضمانت نامه ای که در قسمت تعهدات پرداخت ضمانت نامه اعتباری بشود.
تفاوت ضمانت نامه اعتباری و پیمانکاری را به صورت خلاصه بفرمائید.
ضمانت نامه اعتباری کارکرد وثیقه نزد نظام بانکی برای گرفتن تسهیلات را دارد اما ضمانت نامه پیمانکاری برای اجرای قرارداد است.
پس صاحبان صنایع هر دو ضمانت نامه را می توانند بگیرند؟ یعنی در مجموع ۱۵ میلیارد تومان؟
بله. می توانند.
صاحبان صنایع چند روز برای دریافت ضمانت نامه باید وقت بگذارند؟
ما از سال ۱۳۹۶ کل فرآیند صدورمان در قالب سامانه دارد اتفاق می افتد ضمن این که در کنار آن در همه استانها نماینده داریم. بدین سبب ما حدودا بیش از ۹۰ درصد مشتریانمان اصلاً رجوع ای به صندوق مرکزی ندارند حتی چک و سفته هایشان هم اینجا دریافت می شود، محل اجرای طرح شأن و همه کارهایشان در استان اتفاق می افتد؛ قسمتی از فرآیند کار در سامانه و بخشی هم توسط همکاران ما در استان انجام می گیرد.
اما زمان، صدور، دو بخش دارد. یک بخش آن این است که مشتری بخواهد بیاید از ما ضمانت نامه بگیرد باید برود اطلاعات مربوطه در سامانه ما را پر بکند. در این سامانه مشتری داریم یکی، دو روزه این کار را انجام می دهد، یکی هم هست ممکنست بعضی از مدارکش آماده نباشد. مثلا اظهارنامه های مالیاتی اش گرفتار یک مشکلات است و نمی تواند آنرا بارگذاری کند؛ مساله دارد. بدین سبب ممکنست که اینها بطول بیانجامد اما آن چیزی که در اختیار ما است و این طوری می توانم پاسخ شما را بدهم؛ از زمانی که سامانه را کامل می کنند و پرونده را در کانال سامانه تأیید می کنند و می آید صندوق ما تا آن زمان که ما پاسخ مصوباتمان را به آنها می دهیم دو هفته ما زمان نیاز داریم تا اعتبار سنجی بکنیم، کمیته کارشناسی مان تأیید بکند و در نهایت هیئت مدیره مان نقطه نظراتش را بگوید و به واحد ابلاغ بشود.
یعنی حدودا از شروع بارگذاری اطلاعات در سامانه تا دریافت ضمانت نامه دو هفته زمان نیاز است.
مثلاً ما مشتری داریم که یک ماه هم طول کشیده به علل مختلف. اما روزی که پرونده اش را تأیید می کند، این پرونده از کانال سامانه برای ما ارسال می شود و تا آن زمان که ما جوابمان را به او بدهیم حدود دو هفته طول می کشد.
سقف تعهدات صندوق چقدر است؟ یعنی این سقف سال به سال تعیین می شود؟ مثلا برمبنای بودجه ای که دریافت می کنید؟
برای این که ما بتوانیم مدیریت ریسک بکنیم مجمع به ما تکلیف کرده که شش برابر سرمایه مان نباید بیشتر تعهد ایجاد بکنیم. یعنی سقفی که ما می توانیم رعایت نماییم تا شش برابر سرمایه مان است. مثلاًپایان سال مبالغی به ما اضافه کردند خب این ظرفیت باردیگر آزاد می شود که ما بتوانیم ضمانت نامه بیشتری صادر بکنیم ولی قاعده کلی این است که ما تا شش برابر سرمایه اجازه صدور ضمانت نامه داریم.
به غیر از بحث ضمانت نامه، تسهیلات هم پرداخت می کنید؟
ما تسهیلات پرداخت نمی نماییم.
البته به عنوان یک دستگاه دولتی و این که با نظام بانکی روابط خیلی خوبی داریم در سال قبل یک کار جدیدی را انجام دادیم و آن این بوده که در یک بانک توانستیم یک منابعی را برای واحدهای صنعتی کوچک اختصاص بدهیم منتهی این منابع از محل منابع صندوق نبوده است،. بانک موافقت کرده با یک سری ارتباطات کاری که وجود دارد فرضا یک چیزی حدود ۲۰۰- ۳۰۰ واحد صنعتی بیایند تسهیلات بگیرند از محل منابع و ضوابط خود بانک و ما تضمین بکنیم؛ اگر قرار بود به شکل پراکنده یعنی هر مشتری برود در شعبه ای این کار را انجام بدهد، کار یک مقدار طولانی می شد. بدین سبب قسمتی از کارها را خودمان انجام دادیم و قسمتی از هزینه ها هم خودمان پرداخت کردیم که واحدهای صنعتی بتوانند با شرایط آسان تری بروند از نظام بانکی، تسهیلات بگیرند و ما ضمانت بکنیم ولی متولی اصلی تجهیز این منابع ما بودیم. از این نگاه می شود گفت ما کمک کردیم این تسهیلات هم پرداخت بشود.
سقف این تسهیلات مشخص است؟
آن هم ۵ میلیارد تومان است و تا یک هزار میلیارد تومان هم از آن منابع مشتریان می توانند بروند استفاده بکنند.
با توجه به شرایط اقتصادی اساسا واحدها بدهکار هم می شوند؛ سیاست صندوق در این مورد چگونه است؟
بالاخره تعداد قابل توجهی از این واحدها به علل مختلفی در سررسید نمی روند تسهیلاتشان را با نظام بانکی تسویه بکنند و ما که ضامن هستیم طبیعتاً بانک به ما اعلام می کند و ما وجه ضمانت نامه را آن چیزی که ما در صندوق به آن می گوئیم خسارت، پرداخت می نماییم.
بعد از این که این اتفاق می افتد در ابتدا یک تیمی می رود مجموعه بدهکار را بازدید می کند که آیا اینها فعال می باشند یا تعطیل. اگر تعطیلست که تکلیفش روشن است که باید مسیر دیگری برایشان طی بکنیم ولی اگر فعال می باشند با اینها مذاکره می نماییم و مشکلاتشان را احصا و تلاش می نماییم که یک مهلتی را به آنها بدهیم و مثلا این بدهی را تقسیط بکنیم. کارهایی که وجود دارد با اینها جلو ببریم که بتوانیم منابعی که تحت عنوان خسارت به نظام بانکی دادیم بابت تعهدات این شرکت، از واحد صنعتی بگیریم.
چیزی تحت عنوان جریمه به آن معنایی که رایج است وجود دارد. ما همان نرخ سود شورای پول و اعتبار را مد نظر قرار می دهیم؛ یعنی از روزی که خسارت پرداخت می شود نرخ سود شورای پول و اعتبار به عنوان سودی که مجوز به ما دادند از مشتری دریافت می شود که هم اکنون مثلا ۱۸ درصد است.
خود صندوق هم سرمایه گذاری می کند؟
اجاره سرمایه گذاری داریم ولی ما وارد فاز سرمایه گذاری نشدیم. سرمایه گذاری منابع خیلی زیادی می خواهد. ما ۶ برابر سرمایه مان اجازه داریم ضمانت نامه صادر نماییم ولی اگر خودمان تسهیلات بدهیم و خودمان بخواهیم برویم سرمایه گذاری مستقیم بکنیم کل این پول خارج می شود. سرمایه گذاری دو ساله، سه ساله، چهار ساله ممکنست برگردد بعد از آن رسالت اصلی مان باز می مانیم مگر این که منابع به شکل قابل توجهی به وجود بیاید که ما قسمتی از آنرا به سمت سرمایه گذاری یا به سمت اعطای تسهیلات ببریم.
در رابطه با یارانه سود هم توضیحی می فرمایید.
در قانون بودجه هر ساله منابعی به وزارتخانه ها اختصاص پیدا می کند که این منابع را می توانند صرف توسعه واحدهای زیرمجموعه کنند؛ به همین دلیل ما در سال قبل مبلغی حدود ۱۰ میلیارد تومان گرفتیم که ارتباطی با کارهای صندوق نداشت که برای جلوگیری از خام فروشی صنعت چرم ما بیاییم یارانه سود بدهیم یعنی اگر یک واحد چرمی ارزش افزوده به وجود می آورد یا یک محصول تمام شده و نهایی را تولید یا صادر کند ما ۹ درصد یارانه سود پرداخت می نماییم. بنابراین، این یارانه سودی که بحث آن است صرفا برای بخش چرم و برای جلوگیری از خام فروشی است.
یارانه سود به صنایع دیگر تخصیص نمی یابد؟
تقریباً در همه حوزه های اقتصادی این اتفاق می افتد اما ما در یارانه سود فقط متولی بخش چرم هستیم. آذربایجان شرقی، خراسان، همدان، تهران سمت ورامین شهرکی داریم که مخصوص چرم است. زنجان تعدادی واحد چرمی دارد، اصفهان هست و این چند تا استان را ما داریم که ۹ درصد یارانه سود به آنها می دهیم.
از چه زمانی اجرایی شد؟
از اواسط سال قبل استارت آن خورده منتهی معرفی واحدهای صنعتی برای دادن یارانه سود در سال ۱۴۰۲ اتفاق افتاده است. هم اکنون واحدها دارند به نظام بانکی معرفی می گردند و ما داریم آمار تسهیلاتشان را می گیریم و تاییدیه ها یشان را می گیریم تا یارانه هایشان را بدهیم.
راجع به مناطق کمتر برخوردار هم توضیح می دهید که عملکرد صندوق چگونه بوده است؟
از ۳۱ استان مثلا ۱۰ استان به عنوان کمتر برخوردار شناخته می شوند. اگر بخواهم مثال بزنم ایلام به عنوان منطقه کمتر برخوردار یکی از استان هایی است که تعداد قابل توجهی از ما ضمانت نامه گرفته بودند که به نسبت خراسان رضوی خیلی بیش از ما ضمانت نامه گرفته است.
می توانیم بگوییم از ۱۵ استانی که بیشترین ضمانت نامه را از ما گرفته اند، ۱۰ استان کمتر برخوردار بودند.
از سال قبل متوجه این مساله شدیم که برای قسمتی از بنگاه های صنعتی که ممکنست از نظر نیروی انسانی در مضیقه باشند حتی همین فرآیند ممکنست که دردسرساز باشد و کارشان را به تأخیر بیاندازد. ما هم اکنون آمده ایم تعدادی کارگزار آموزش دادیم و با آنها قرارداد بسته ایم و کل این هزینه ها هم خود صندوق پرداخت می کند و هیچ هزینه ای به مشتری منتقل نمی گردد. کل هزینه ها را ما از اینها می گیریم بمحض این که واحد صنعتی وارد سامانه ما می شود که اطلاعاتش را بارگذاری بکند ما آنرا به یکی از کارگزاری ها وصل می نماییم و یک عدد و رقمی به این کارگزاری ها می دهیم و می گوئیم شما پرونده اش را کامل کن! می گوئیم شما مدارک فیزیکی که مد نظر است از آنها دریافت کن و اطلاعات سامانه را شما بارگذاری کن! تسهیلگری در فرآیند انجام کار را برای مشتری هم سعی کردیم که از کانال کارگزاری برایشان صورت بگیرد.
به عنوان سوال آخر، لطفاً بفرمائید که استفاده از روش تأمین مالی زنجیره ای نتیجه بهتری برای صدور ضمانت نامه ندارد؟
واقعیت مطلب این است که اگر تأمین مالی در زنجیره تأمین اتفاق بیافتد خیلی از مشکلات نظام بانکی و هم خیلی از مشکلات واحدهای صنعتی حل می شود.
مثلاً یک تولید کننده سیم و کابل باید برود مس را از یکی بخرد، روی و قلع یا انواع فلزات را از شرکت های مختلف بخرد، بابت روکش هایش باید به جای دیگری رجوع کند و ممکنست ۴-۵ تأمین کننده مواد اولیه وجود داشته باشد و به عبارتی این زنجیره ای که هم اکنون تشکیل نشده ممکنست شامل ۱۰ تا بنگاه باشند. هم اکنون چه اتفاقی می افتد؟ هم اکنون نظام بانکی یا نهادهایی مثل ما مجبوریم تک تک اینها را تأمین مالی بکنیم در صورتیکه اگر این زنجیره ها شکل بگیرند معمولا در آغاز زنجیره یا انتهای زنجیره یک تأمین مالی اتفاق می افتد و در نهایت این اعتبار است که اینجا می چرخد. به عبارتی اگر یک زنجیره تشکیل شده باشد از ۱۰ بنگاه در وضعیت عادی مثلا ۱۰ تا ۵ میلیارد ۵۰ میلیارد تومان تأمین مالی بکنیم ولی اگر در زنجیره باشد با ۱۵ میلیارد مسائل شأن حل می شود بدون هیچ نوع مساله ای.
منتهی موضوعی که وجود دارد این است که متأسفانه این زنجیره ها اول از همه نیازمند یک پلت فرم خیلی دقیقی هستند و در فاز بعدی نیازمند این هستند که یک سری شرکت ها چه به شکل شرکت های دانش بنیان باشند یا به هر شکلی بتوانند این زنجیره ها را در آن پلت فرم شکل بدهند و این زنجیره را برقرار بکنند.
ما هم اکنون حدودا می توانیم بگوییم در صنایع کوچک این زنجیره ها هنوز شکل نگرفته اند. تصور ما این است که در آینده خیلی نزدیک اجبار داریم که همه ما به این سمت و سو برویم و همه هم دارند تلاش می کنند این زنجیره ها شکل بگیرد ما آمده ایم مقدمات کار را فراهم نموده ایم؛ به این شکل که با دو، سه تا از این مجموعه پلت فرم ها کار را و زنجیره ها را مدیریت می کنند و تلاش می کنند این زنجیره ها را تشکیل بدهند یا زنجیره ای دارند اما فعلا در حوزه تولید نیست. ما زنجیره هایی در حوزه توزیع داریم. مثلا در کار مرغ می شود گفت حدودا هم اکنون زنجیره داریم. برای اینها وارد مذاکره شدیم. هم ما داریم به آنها کمک می نماییم چون اینها هم اکنون در آغاز کار خیلی نیازمند کمک هستند؛ یعنی بخشی که متولی تولید است واحد به اینها معرفی بکنند که اینها بتوانند بروند داخل آن پلت فرم و این زنجیره را شکل بدهند.
ما هم اکنون با دو، سه تا از این پلت فرم ها تفاهم نامه امضا کردیم و تلاش می نماییم خودمان و ابزارهایی که بوسیله وزارتخانه و دستگاه هایی که وابسته به وزارتخانه هستند بتوانیم شرکت هایی را معرفی بکنیم که این زنجیره شکل بگیرد. خود ما هم مقدمات این کار را فراهم کردیم. یعنی هم اکنون ما ضمانت نامه مخصوص زنجیره داریم اما احتیاج به کار دارد ضمانت نامه مخصوص زنجیره را داریم حتی یک به شکل سمبلیک در یک زنجیره ای ۵۰ میلیون تومان بوده حتی یک مورد هم صادر کردیم که ایرادهای این کار مشخص بشود و بدانیم به چه شکل است. منتهی این زنجیره ها فعلا در سطح اقتصاد مملکت به آن معنا شکل نگرفته اند؛ زنجیره هایی که هم اکنون شکل گرفته زنجیره های معمولا دو، سه حلقه ای است که خیلی بزرگ هستند. مثلا خودروسازان آمدند با قطعه سازانشان یک کار این چنینی انجام داده اند. ولی این گسترش پیدا نکرده ولی ما فکر می نماییم که آینده تأمین مالی آینده ای است که حتما باید در زنجیره رقم بخورد.
الان نظام مالی و اعتباری چالش خیلی جدی برای منابع دارد. هم با شکل نقدینگی مواجه هستیم که مجموعه حاکمیت تلاشش این است که اجازه ندهد به آن شکل قبلی نقدینگی گسترش پیدا کند و هم این طرف قضیه که در مجموع حجم منابع هم کاهش پیدا کرده حتما باید همه ما به این سمت و سو حرکت نماییم که این کار را بتوانیم انجام بدهیم. ولی ایده، ایده کاملا درستی است که حتما باید این اتفاق بیفتد.
ما حتی آموزش های داخل صندوق مان را آغاز نموده ایم چون این علم خیلی جدید است. حدودا در این جلساتی که حضور پیدا می نماییم در این مجموعه هایی که بایستی این مسیر را جلو ببرند ما می دانیم که آشنایی خیلی کمی نسبت به این مساله وجود دارد.
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب