همانگونهکه گفتیم برای بیشتر انواع خودروها مسابقات اتومبیلرانی گوناگونی وجود دارد. درنتیجه هرکسی که بهخودرو علاقهمند باشد، میتواند مسابقات اتومبیلرانی مختص بهخود را پیدا کند.
آنهایی که بهخودروهای کوچک، تیز و فرز علاقه دارند به دنبال کارتینگ و دیگر زیرشاخههای فرمولا میروند؛ آنهایی که خودروهای شهری را دوست دارند به تماشای مسابقات سرعت مینشینند و بزرگترها هم مسابقات خودروهای شاسی بلند و سنگین را دنبال میکنند. البته این بخش اول کار است و پس از آنکه خودرو مورد علاقه پیدا شد باید سبک مورد علاقه را جستوجو کرد. ریس، دریفت، رالی و درگ از اصلیترین زیرشاخههای اتومبیلرانی بهحساب میآیند و بیشتر آنها کلاسهای متنوعی برای خودروهای مختلف دارند. دراصل علاوه بر دهها زیرشاخه اصلی این رشته ورزشی، بیشتر از صدها سری مسابقات مختلف موجود است. البته در بین این تعداد بالا از سری مسابقات مختلف اتومبیلرانی بیش از آنکه سری مسابقات زیادی برای خودروهای شاسیبلند پیدا شود، ضرورت وجود آنها در یک یا چند سری از رقابتها افزایش مییابد؛ یعنی اینکه هر چند حضور شاسیبلندها در رشتههایی مانند دریفت یا سرعت کمرنگ است اما درعوض وجود آنها در سری مسابقات خاصی مانند رالی و آفرود اهمیت بسیاری دارد!
شاید بتوان پررنگترین حضور خودروهای شاسی بلند را در این دو زیرشاخه اتومبیلرانی یعنی رالی و آفرود خلاصه کرد.
رقابتهای درون پیستهای آسفالته بیشتر با خودروهای اصلاح و تقویتشده شهری پیگیری میشود اما در عوض وقتی کار به بیرون از پیست، خصوصا مسیرهای برونشهری کشیده میشود نوبت به برتری شاسیبلندها میرسد. دلیل این موضوع هم این است که کاربرد اصلی اینخودروها در مسیرهای خارج جادهای است و فاصله محوری زیاد آنها از سطح زمین و همچنین دودیفرانسیل بودن آنها باعث میشود در مناطق صعبالعبور، آنها برتری بلامنازعی نسبت به خودروهای سبک داشته باشند.
در رالی وضعیت کمی متفاوت میشود؛ در این رشته برخلاف بسیاری از مسابقات که شرکتکنندهها همزمان مسابقه را آغاز میکنند، رانندگان یکی یکی و با فاصلههای زمانی مشخص و کوتاهی وارد مسیرهای عموما غیرآسفالته و محرمانه میشوند.
نقشهخوان که در کنار راننده مینشیند باتوجه به نقشه مسیری که قبل از مسابقه به او داده میشود، سرعت و نکات لازم برای مسیر پیشرو و پیچهایش را به اطلاع راننده میرساند و هر خودرو (متشکل از راننده و نقشهخوان) طبق زمانی که در پایان مسیر ثبت میکند ردهبندی میشود. در میان سری مسابقات بسیاری که در رشتهرالی وجود دارند، نقش شاسیبلندها در سری مسابقات داکار بیشتر دیده میشود و این سری مسابقات بهشتی برای این خودروها بهحساب میآیند.
رالی داکار
سال 1978 میلادی زمانی برای شروع یکی از مشهورترین رقابتهای اتومبیلرانی بود. کلمه داکار در نام این رقابتها به مسیر اولیه این مسابقه که از پاریس آغاز میشد و تا پایتخت سنگال (یعنی داکار) ادامه پیدا میکرد، اشاره دارد. این مسیر برنامه همیشگی این رالی تا سال 2007 بود اما بهدلیل مسائل و مشکلات امنیتی که درکشور موریتانی به وجود آمد (تهدیدهای جدی تروریستها را بههمراه داشت) درنهایت باعث لغو مسابقه داکار در سال 2008 شد. پس از پایان این جریانات مسیر رقابت از سال 2009 به آمریکای جنوبی (در آرژانتین و شیلی) منتقل شد.
کلاسبندیهای رالی داکار به دو بخش اصلی شامل موتورسیکلتها و خودروها تقسیم میشود و البته هرکدام از اینها نیز چند زیرشاخه و کلاس دارند. بخش موتورسیکلتها شامل موتورهای مسابقهای اصلاح شده و همچنین کوادها (ATVها یا موتورهای چهارچرخ تقویتشده) تقسیم میشوند که البته بخش کوادها بهتازگی بهعنوان کلاسی مجزا نیز درنظرگرفته میشود. اما دربخش خودرو، شرکتکنندهها به اتومبیلهای سبکوشاسی بلندها و همچنین به کامیونها تقسیم میشوند. قانون اول برای حضور در بخشاتومبیلهای رالی داکار دارا بودن وزنی کمتر از 3500 کیلوگرم است. کلاسهای زیرمجموعه بخشاتومبیلها T1، T2 و T3 است که بهترتیب به خودروهای شاسی بلند تقویت شده، خودروهای تولید انبوه کمپانیها و همچنین خودروهای سبک اشاره دارد. درکلاس شاسی بلندهای تقویتی سوخت خودروها تنها میتواند بنزین یا دیزل باشد و نوع دیفرانسیل آنها (دومحوره یا تک محوره) تفاوتی ندارد اما برای کلاس T2 شرکتکنندگان باتوجه بهنوع سوخت مصرفی از یکدیگر تفکیک میشوند. البته درآخر یک کلاس بدون محدودیتهای خاص و براساس کلاسهای مرجعی بهنام SCORE International وجود دارد. کلمه SCORE مخفف Southern California Off Road Experience است و یکی از سازمانهای خودگردان برای نظارت بر مسابقات آفرودی جنوب کالیفرنیا آمریکاست. منطقه جنوبی این ایالت مکانهای خوبی برای آفرود سواری دارد و مسابقات باجا 1000 از معروفترین و قدیمیترین رقابتهای آفرودی سنگین هستند.
5 خودرو تاریخساز رالی داکار
توارگ، همراهی خشن با قلبی کوچک
فولکسواگن درسال 2003 مدل تَارک (Tarek) را با موتور 1.9 لیتری کوچکی وارد مسابقات داکار کرد و هرچند درآن زمان در مقابل پیروزیهای پاجرو کاری از پیش نبرد اما تجربه لازم را دراختیار تیم موتوراسپرت فولکس واگن قرار داد. اینگونه فولکسواگن نسخهای خاص از مدل توارگ (بافاصله محوری کوتاهتری نسبت به نمونه عادی) را با موتور 2.3 لیتری TDI با قدرت 230 اسببخار روانه داکار کرد و درنهایت پس از حدود 5 دوره موفق شد تا با توارگ 2 قهرمانی داکار را بهدست آورد. این مدل در سال بعد هم برای فولکسواگن افتخارآفرینی کرد تا برای دوره 2011 نمونه جدیدتر آن یعنی توارگ 3 را دراختیار ناصرالعطیه بگذارد و مجددا قهرمان شود.
میتسوبیشی پاجرو و جایگاهی مستحکم
زمانی که میتسوبیشی، پاجرو را در توکیو موتورشو 1981 رونمایی کرد هیچگاه تصور داشتن بیشترین تعداد قهرمانیهای داکار را نمیکرد. پاجروی دودیفرانسیل ما در 1985 برای اولین بار وارد مسابقات داکار شد و درهمان ابتدا رتبه سوم آن سال را از آن خود کرد. هرچند قدرت تولیدی موتورتوربو دیزل پاجرو زیاد نبود اما برای یک راه موفق در داکار خوب بهنظر میرسید و این مدل 15 قهرمانی از کل مسابقات را از آن خود کرد. درنهایت هنگامی که مکان مسابقات داکار از آفریقا به آمریکا مهاجرت کرد، قدرت پیروزی میتسوبیشی هم در آفریقا ماند و دیگر نتوانست حتی یک بار هم در سایه توارگ و مینی به قهرمانی برسد.
مینی کانتریمن فاتح امروزی مسابقات
مینی از همان ابتدایی که کانتریمن را تولید کرد برای حضور آن در موتوراسپرت برنامه داشت و با این شاسیبلند جمعوجور خوابهای خوبی برای مسابقات رالی جهانی (WRC) میدید. پس از آنکه در 2011 با ساخت نمونه ویژه WRC آن خیالش راحت شد، در سال بعدش بهسراغ داکار آمد. مدل تقویتشده ALL4 کانتری من (که نام سیستم تمام چرخ متحرک و آفرودی مینی است) زیر دستان استفان پیترهنسل، راننده فرانسوی و 49 ساله رفت و در همان سال قهرمانی داکار را بهدست آورد. در دوره بعدی هم باز پیترهنسل که با کانتری من ALL4 خود خوب جور شده بود، پیروز مسابقات شد اما در سال بعدی، مینی، خودرو را به نانی رومای از بلژیک سپرد و با این کار موفق شد تا همراه پیروزیهای قبلی با پیتر هنسل 3دوره متوالی قهرمان مسابقات داکار شود. جالب است بدانید که درزمان نگارش مطلب که حدود 5 بخش از داکار امسال بهپایان رسیده است همچنان مینی در جایگاههای اول و دوم قرار دارد و خودرو اول آن را ناصر العطیه بهپیش میبرد.
گربه چاق وحشی!
یکی از خودروهایی که در طول سالهای اخیر نقش پررنگی در رالی داکار داشت اما بهمقامهای قهرمانی نرسید، گربه وحشی بولر (Bowler wildcat) بود. این خودرو که مختص مسابقات آفرودی ساخته شدهبود، تمام چرخ متحرک بود و درساخت آن از بعضی قطعات لندروو دیفندر استفاده شده بود. وایلدکت از سیستم تعلیق صلب لندروو دیسکاوری استفاده میکند و فریم آن به صورتی طراحی شده که رول کیج و شاسی آن یکپارچهاند و همچنین بقیه قسمتهای بدنه آن از فایبرگلاس ساختهشده است. بولر موتورهای 4، 4.6 و 5 لیتری 8 سیلندر را برای وایلدکت درنظر گرفته است. هرچند که نسخهتوربو دیزل آن برای کلاس دیزل با 2.5 لیتر حجم نیز درنظرگرفته شده است. نسل جدید این گربه وحشی، نمسیس (Nemesis) نام دارد و بیشتر بخشهای آن با خطمشی وایلدکت اما با عملکردی بهینهتر ساخته شدهاست.
هامر H3، مرد بازنده در داکار
خودروهای چند شماره قبل همگی از برندگان بلامنازع رالی داکار بودند یا حداقل نقشی قابل توجه در این رقابتها ایفا کردند اما شماره آخر ما یکی از بازندگان داکار است! هامرH3 که روی پلتفرمی مشترک با شورولت کولورادو و GMC کنیون (که پلتفرم GMT355 نام داشت) ساختهشده بود؛ استفاده بسیار بیشتری نسبت به دیگر مدلهای هامر در رشتههای مختلف اتومبیلرانی داشت اما با این وجود موفقیتهای آنچنانی کسب نکرد. بیشترین استفاده از H3 در داخل مسابقات آفرودی باجا 1000 بود اما درنهایت درسال 2006 نمونهای از آن برای داکار نیز درنظر گرفته شد. این مدل که اصلاحات سنگینی روی آن صورت گرفته بود به رابی گوردن سپرده شد که خودش از رانندگان کهنهکار، نسکار و ایندیکار (وهمچنین چندین سری مسابقات آمریکایی دیگر) بود اما هامر در همان سال 2006 نهتنها موفقیتی بهدست نیاورد بلکه حتی مسابقه را نتوانست بهپایان برساند. بهترین عملکرد این تیم در 2009 با رتبه سوم بود. در سالهای بعدی یا خودرو به خط پایان نمیرسید و یا جایگاههای کسب شده توسط گوردن با این H3 بین چهاردهم تا هشتم متغیر بود. درنهایت بین این همه برنده با موتورهای کوچک گاهی هم یک بازنده با موتورهای بزرگ پیدا میشود!