امروزه با گسترش رسانههای جدید و نوپا بیش از پیش رو به گسترش هستند. در این نوشتار به بیان برخی از این شایعات و اطلاعات نادرست میپردازیم. متاسفانه برخی از این شایعات تاحدی تکرار شدهاند که دیگر جای واقعیت را گرفتهاند. شاید بتوان علت اصلی بیان چنین شایعاتی را جوسازیهای رسانهای و جلب توجه افکار عمومی دانست.
آیا بوگاتی معروف شاه مخلوع پس از انقلاب اسلامی از ایران خارج شد؟
بسیاری از ما تصاویری از این بوگاتی عجیب و زیبا را دیدهایم، اما متاسفانه تقریباً بخش مهمی از اطلاعاتی که پیرامون این خودرو اطلاعرسانی شدهاند، نادرست است. تنها یک دستگاه از این بوگاتی تایپ 57 با این ظاهر تولید شده است. بدنه آن طراحی و ساخت کارگاه نسبتاً ناشناخته ون وورن است و به عنوان هدیه دولت فرانسه هنگام ازدواج شاه مخلوع به او داده شد. اما پس از اولین طلاق شاه مخلوع، این خودرو مغضوب درگاه شد و از آن مدتی در محفظهای شیشهای در اداره دادگستری وقت نگهداری شد. اما با رهاشدن خودرو، بوگاتی وضعیت مناسبی نداشت و طبق نقل قولی این خودرو در سال 1339 (تقریبا 18 سال پیش از انقلاب اسلامی) از کشور خارج شد. در بسیاری از منابع مبلغ فروش این خودرو 400 دلار عنوان شده که در آن زمان و با توجه به وضعیت ظاهری خودرو، رقم بسیار پایینی محسوب نمیشود؛ چراکه در ابتدای دهه 50 میلادی خودروهای پیش از جنگ و حتی نمونههای وینتیج (قدیمی) خاص ارزش مادی بسیار بالایی نداشتند و شاید در حدود یک خودرو سواری قیمت میخوردند. با این حال در بسیاری از منابع عنوان شده که این خودرو در سال 1359 (پس از انقلاب اسلامی) از کشور خارج شده، به قیمت 250 یا 200 دلار به فروش رسیده است. این در حالی است که تصاویری کاملا واضح از این خودرو وجود دارد که بوگاتی مذکور را در حال خروج از کشور و همچنین در اروپا دهه 50 میلادی نشان میدهد و خودرو سالها قبل از انقلاب اسلامی از کشور خارج شده بود. در مورد رنگ و پلاک کنونی این خودرو نیز متاسفانه اطلاعات نادرستی در منابع بسیاری ذکر شده است. این خودرو پس از بازسازی کامل برای مدتی در نمایشگاههای متفاوت شرکت کرد تا اینکه به رنگ مشکی تغییر رنگ داد و پلاکی متفاوت با پلاک اصلی روی آن نصب شد. متاسفانه امروزه بسیاری پلاک این خودرو را پلاک اصلی آن معرفی کرده، رنگ اصلی آن را نیز مشکی میدانند. این در حالی است که در سایت رسمی موزه پترسن آمریکا (محل نگهداری کنونی خودرو) تمامی این موارد به روشنی و به همراه تصاویر قدیمی این خودرو درج شده است. شاید بتوان تمامی این اطلاعات و حاشیهسازیهای نادرست پیرامون این خودرو را برای جلب توجه و از روی بیاطلاعی دانست. پس نه پلاک خودرو و رنگ آن مشابه نمونه اولیه هستند و نه اینکه خودرو پس از پیروزی انقلاب اسلامی از کشور خارج شده باشد!
آیا مرسدس بنز 300SL موزه سعدآباد متعلق به همسر سوم شاه مخلوع بوده است؟
پاسخ به این سوال نیز منفی است. متاسفانه علاوه بر جمع کثیری از مردم عادی، راهنمایان موزه نیز اشتباها این موضوع را عنوان میکنند. این در حالی است که با کمی استدلال منطقی و رجوع به تصاویر قدیمی میتوان صحت این موضوع را زیر سوال برد. اول از همه اینکه این خودرو تا سال 1963 در خط تولید بود و زمان ورود همسر سوم شاه مخلوع به دربار سال 1967 است و تقریبا بعید است که خودرویی با حداقل 6-5 سال سن به او هدیه داده شود! علاوه بر این، تصویری از خواهر دوقلوی شاه مخلوع سوار بر این خودرو (یا حداقل نمونهای مشابه) در دست است که نشان میدهد به احتمال زیاد این خودرو متعلق به او بوده است. راه دیگری برای تایید این ادعا جاهطلبی و تجملگرایی بیش از حد و سلیقه خاص خواهر شاه مخلوع و زمان تولید خودرو است. اما علت ایجاد این شایعه را باید در دو نکته دانست؛ اولین مورد آن است که شاه مخلوع برای همسر دوم خود یک نمونه کوپه (معروف به گالوینگ) از این خودرو را خریده بود و هنگام طلاق نیز آن خودرو به همراه همسرش از ایران کوچ کرد. امروزه این خودرو در استرالیا به سر میبرد. پس نهتنها این خودرو بلکه نمونه سفیدرنگ کوپه حاضر در کشورمان نیز متعلق به شاه مخلوع نبوده است. دومین علت ایجاد این شایعه را باید در تصاویری جستوجو کرد که شاه مخلوع و همسر دومش را سوار بر خودرویی شبیه به نمونه موجود در موزه نشان میدهد. اما باید به این نکته اشاره کرد که تصاویر مذکور همگی در اروپا ثبت شدهاند و خودروهای مورد نظر نیز همگی با پلاک اروپایی و با جزئیاتی متفاوت با این نمونه خاص مشاهده میشوند. علاوه بر اینها عدم علاقه همسر سوم شاه مخلوع به خودروهای اسپرت را باید گواهی دیگر بر این مدعا دانست.
ماجرای پونتیاک دکتر مصدق و مرسدس رضاخان چیست؟
در پایان بد نیست به تصحیح دو مورد از اشتباهات رایج در کشورمان که هر دو ناشی از عدم وجود اطلاعات کافی هستند، بپردازیم. اولین مورد عکسی از یک خودرو منصوب به رضاخان است که در آن تعدادی سرباز متفقین با تعجب و کنجکاوی در حال بررسی خودرو هستند. در بسیاری رسانهها این خودرو مرسدس رضاخان معرفی شده است. این در حالی است که این خودرو در حقیقت یک دستگاه هورچ 853 ساخته شده در دهه 30 است که تقریباً مطمئن هستیم متعلق به رضاخان بوده است. عکس دوم اما که به پونتیاک دکتر مصدق معروف شده است، یک پونتیاک از نوع چیف تن را نشان میدهد که هیچ سندی پیرامون مالک اصلی آن در دست نیست. به گمان متخصصان امر، این خودرو به دلیل آنکه مدتی در باغی در شهر کرج رها شده بود، توسط فردی سودجو و برای افزایش قیمت فروش به دکتر مصدق نسبت داده شده است!
آیا لامبورگینی میورا سفید تماشاگه خودرو متعلق به شاه مخلوع بوده است؟
پاسخ به این سوال منفی است. این میورا تولید شده در سال 1970 به عنوان چهارمین نمونه به کشورمان وارد شد. این خودرو به شماره شاسی 4479، شماره موتور 30484 در حقیقت 496امین نمونهای بود که توسط لامبورگینی تولید شد و در 7 مارس همان سال به خواهر شاه مخلوع تحویل داده شد. پس از مدتی این خودرو به دکتر کاویان صالح، یکی از پزشکان نزدیک به دربار و مالک یکی از بزرگترین بیمارستانهای تهران هدیه داده شد. 2 سند بسیار مهم برای اثبات این مدعا وجود دارد؛ اولین ویژهنامهای از مجله معروف نشنال جئوگرافیک در سال 1975 است که در مورد ایران گردآوری شده است. در این نشریه تصویری از کاویان صالح و همسرش در کنار این میورا وجود دارد و در حاشیه عکس (که به دلایلی از ضمیمه کردن آن معذوریم) ضمن توضیحاتی پیرامون شخص او، عنوان شده که این خودرو متعلق به اوست. در کنار این در بخش خواندنیهای اطلاعات بانوان سال 1354 شماره 91، در نوشته کوتاهی تحت عنوان «اتومبیل 800 هزار تومانی» چنین مطلبی عنوان شده است. در این نوشتار چنین میخوانیم : «رئیس یکی از بیمارستانهای تهران، علاقه عجیبی به خرید اتوموبیلهای مختلف دارد. او بهتازگی یک اتوموبیل لامبرکنی (به جای لامبورگینی!) مدل میرا (میورا) را که 12 سیلندر است و 320 کیلومتر در ساعت سرعت دارد (به جای 270 که رقم صحیح است!) خریداری کرده است. بهای این اتوموبیل در ایران 800 هزار تومان است. ساخت اتوموبیلهای لامبرگنی (این بار با این لفظ!) از سال 1968 آغاز شد (نادرست!) و تا سال 1972 در حدود 150 نمونه از این اتوموبیلها در دنیا عرضه گردید (نادرست است!) و بعد کار ساخت آن متوقف شد. 3 اتوموبیل آن در ایران است و 7 سال قبل اسکندر اریه یکی از این اتوموبیلها را خریداری کرده بود.» با آنکه اطلاعات فنی این نوشته کاملا غلط است، اما میتوان با استناد به این دو سند مالک اصلی خودرو را همان کاویان صالح دانست. بعد از انقلاب اسلامی خودرو برای مدتی ناپدید شد تا آنکه در گلخانهای در حوالی تهران و درحالی که وضعیت نامناسبی داشت (حتی فاقد تایر) پیدا شد و پس از افتتاح موزه خودرو به این مکان انتقال یافت. امروزه تایرهای یک دستگاه فراری 330 GT (که در انبار موزه و در وضعی نامناسب آرمیده) جایگزین تایرهای گمشده این میورا شدهاند. متاسفانه این موضوع که این میورا متعلق به شاه مخلوع بوده، در بسیاری از منابع و رسانههای رسمی و غیررسمی مطرح شده و حتی خود راهنمایان موزه نیز اشتباها آن را عنوان میکنند. همین سبب شده است تا بسیاری از صفحات و اشخاص در شبکههای اجتماعی با جوسازی و برای جلب توجه، از عبارت «میورا شاه مخلوع» برای معرفی این خودرو استفاده کنند. غافل از آنکه شاه مخلوع خود 3 دستگاه از این خودرو را در اختیار داشته، تصاویر و اسناد مربوط به آن خودروها نیز موجود است.